اندیشه دینی

کمیت و کیفیت اندیشه و اندیشدن، بیانگر شخصیت انسان است

اندیشه دینی

کمیت و کیفیت اندیشه و اندیشدن، بیانگر شخصیت انسان است

فکر و اندیشه ها، آن گاه که مورد توجه و ضریب نفوذ می شوند فرهنگ ها را می سازد و تغییر می دهد و فرهنگ آن گاه که توسعه کمی و کیفی در سطح جامعه می یابد و عادات و رفتار را متناسب با خود تنظیم و تغییر و می سازد، تمدن ها را بوجود خواهد آورد.
ارزش اندیشیدن به این است که اندیشه ها،حقیقتا تعالی یابد تا فرهنگ ها و تمدن های بشری توحیدی و الهی گردند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
۰۶
خرداد

انسان و فرهنگ عصر مدرن

📌بشر امروز پس از اینهمه موفقیت‌های علمی، دردمندانه می نالد. از چه می نالد؟ کسریها و کمبودهایش در کدام ناحیه است؟ آیا جز در ناحیه ی خُلق و خوی و «آدمیت» است؟ بشر امروز از نظر علمی و فکری پا به جایی نهاده که آهنگ سفر افلاک کرده و سقراطها و افلاطونها باید افتخار شاگردی اش را بپذیرند، اما از نظر روح و خوی و منش، یک «زنگی مستِ تیغِ بُرّان به دست» بیش نیست. انسان امروز با همه ی پیشرفتهای معجزآسا در ناحیه ی علم و فن، از لحاظ مردمی و انسانیت گامی پیش نرفته بلکه به سیاهترین دوران سیاه خویش بازگشته است با یک تفاوت، و آن اینکه از برکت قدرت علمی و فلسفی و ادبی خویش، برخلاف گذشته، تمام جنایتها را در زیر پرده ای از تظاهر به انسانیت و اخلاق، نوع پرستی، آزادیخواهی و صلح دوستی انجام می دهد. صراحت و یکرویی جای خود را به دورویی و فاصله میان ظاهر و باطن داده است. در هیچ دوره ای مانند عصر جدید در باره ی عدالت، آزادی، برادری، انساندوستی، صلح و صفا، راستی و درستی، امانت و صداقت، احسان و خدمت سخن گفته نشده است، و در هیچ عصری هم مانند این عصر بر ضد این امور عمل نشده است. در نتیجه بشر امروز مصداق سخن خداوند شده است:

«وَ مِنَ اَلنّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی اَلْحَیاةِ اَلدُّنْیا وَ یُشْهِدُ اَللّهَ عَلی ما فِی قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ اَلْخِصامِ. `وَ إِذا تَوَلّی سَعی فِی اَلْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیها وَ یُهْلِکَ اَلْحَرْثَ وَ اَلنَّسْلَ. »
بقره/204 و 205 
و پاره ای از مردم هستند که سخن آنها در (مصالح) زندگانی دنیا تو را به شگفت آورد و خوشایند توست و خداوند را بر آنچه در دل دارند گواه می گیرند و حال آنکه سرسخت ترین دشمنان هستند و چون از نزد تو بروند، کوشش می کنند تا در زمین فساد کنند و کشت و زرع (منابع اقتصادی) و نسل (نیروهای انسانی) را تباه سازند

📒مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱۶، ص ۲۵

#شهید_مطهری
#انسان_عصر_مدرن
#عصر_مدرن
#تجدد
#فلسفه_دین

 

https://eitaa.com/andishedini

۰۶
خرداد

برشی از کتاب الحاد جدید

🔺الحاد از منظر آمار

به لحاظ آماری با همه مشکلاتی که در زمینه آمارگیری از تعداد بی خدایان وجود دارد گفته میشود که بنا بر تحقیقات انجام گرفته شمار آنها بین ۵۰۰ تا ۷۵۰ میلیون نفر است که در این صورت پس از مسیحیت (با حدود دو میلیارد نفر)، اسلام (با حدود یک و نیم میلیارد نفر) و هندوئیسم (با حدود نهصد میلیون نفر)  رتبه چهارم را از آن خود کرده است. با کمی دقت روشن میشود که تعداد بی خدایان دوبرابر بودائیان و چهل و یک برابر یهودیان است والتر و زوکرمن با تکیه بر پژوهشهای متعدد بر این باورند که زوال باور به خدا را بیشتر در جوامعی میتوان مشاهده کرد که به لحاظ بهداشت و نرخ پایین رشد جمعیت و ثروت و آموزش در سطح بالایی قرار دارند و به لحاظ سیاسی نیز دموکراتیک اند. مثلاً بیش از نیمی از مردم سوئد، دانمارک، نروژ ،ژاپن، کره جنوبی، جمهوری چک و فرانسه خداناباورند حدود ۵۰ درصد مردم استونی، آلمان، روسیه، مجارستان، هلند، بریتانیا و بلژیک باور دینی ندارند اما باور به خدا در آسیا، آفریقا و خاورمیانه باوری شکوفا و چشمگیر است و تنها در این مورد دو استثنا وجود دارد . 

🔹بر پایه نظرسنجی های آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) در سال ۲۰۱۲ نزدیک به ده درصد مردم جهان بیدین و نزدیک به سه درصد مردم جهان ملحد هستند اما بر پایه برآوردهای به عمل آمده از سوی WIN-Gallup در همان سال، پنجاه و نه درصد مردم جهان خود را دین دار و بیست و  سه درصد خود را بیدین و سیزده درصد خود را ملحد معرفی کردند. در این تحقیق از چین به عنوان کشوری با کمترین دین دار  (سی درصد بی‌دین و چهل و هفت درصد ملحد) یاد شده است. به دنبال چین به ترتیب کشورهای 
۲.ژاپن (۳۱٪بی‌دین و ۲۹٪ ملحد) 
۳. جمهوری چک (۴۸٪ بی‌دین و ۳۰ ٪ملحد)
۴.فرانسه (۳۴٪ بی‌دین و ۲۹ ٪ملحد)
۵. کره جنوبی (۳۱٪بی دین و  ۱۵ ٪ملحد )
۶. آلمان (۳۳٪ بی‌دین و ۱۵٪ملحد) 
۷. هلند (۴۲٪ بی‌دین و ۱۴٪ ملحد)
۸. اتریش (۴۳٪ بی‌دین و ۱۰ ٪ملحد)
۹. ایسلند (۳۱٪بی‌دین و ۱۰٪ ملحد) 
۱۰. استرالیا (۴۸٪ بی‌دین و ۱۰٪ ملحد)  
۱۱. ایرلند (۴۴٪ بی‌دین و ۱۰٪ ملحد) 
قرار دارند. افزون بر این برخی برآوردهای منتشر شده در اواخر ۲۰۱۲، مانند آنچه مرکز تحقیقات پیو انجام داده است حاکی از آن است که یک ششم (یعنی حدود شانزده درصد جمعیت جهان) فاقد هرگونه وابستگی دینی هستند این تعداد در واقع سومین گروه جمعیتی جهان را پس از مسیحیت و اسلام و همسان با جمعیت کاتولیک‌های جهان را تشکیل میدهند. تحقیقات دیگر نشان میدهد که یک پنجم جمعیت ایالات متحده آمریکا، یک چهارم جمعیت کانادا، دوسوم مردم بریتانیا خود را بی دین یا غیر وابسته به دین معرفی کرده اند.

#علی_شهبازی
#الحاد_جدید
#فلسفه_دین 

📖اندیشه دینی

https://eitaa.com/andishedini

۰۶
خرداد

📒 معرفی کتاب

الحاد جدید
نویسنده: #علی_شهبازی

امروزه الحاد و اندیشه های الحادی از سطح بحثهای دانشگاهی و فلسفی، به ویژه بعد از واقعه ۱۱ سپتامبر در آمریکا به سطح افکار عموم مردم آمده و باورهای عموم را دست کم در مغرب زمین به چالش کشیده است. میتوان گفت که در گذشته باورهای عموم مردم چندان متأثر از مناقشات -فلسفی - الاهیاتی میان ملحدان و خداباوران نبود اینک الحاد جدید همچون افراط گرایی دینی عامه مردم و نه تنها فرهیختگان اهل فن در حوزۀ الاهیات و فلسفه را مخاطب خود قرار داده است. شاید به همین سبب میتوان آن را «موج» و جریانی توده وار خواند. 

در عصر حاضر چند رویداد تازه وجود دارد که تفطن به آن برای زندگی عالمانه و چگونگی رویارویی با اندیشه ها و جریان‌های روز لازم است:
 
۱. رویارویی کشورها و یا دولتها در قالب، جنگها، جای خود را به رویارویی اذهان و اندیشه ها داده است. تصرف سرزمینها جای خود را به تصرف اذهان و افکار داده است. 
 
۲. در عرصه علم دو اتفاق جدید افتاده که هر دو را ملحدان جدید برای هدف خود در استخدام گرفته اند: 
الف) کاربردی شدن علوم و ارتباط تنگاتنگ شاخه های معرفت انسانی با یکدیگر  
ب) همه فهم کردن یا به اصطلاح عامه پسند کردن علم

۳. ایدئولوژی شدن علم

#الحاد_جدید
#فلسفه_دین

📖اندیشه دینی

 

https://eitaa.com/andishedini

۰۶
خرداد

 ایده آل زندگی عبارت است از: 
«آبیاری و شکوفا کردن آرمانهای زندگیِ گذران از چشمه سار حیات تکاملی» و «انسان و جهان را در خود یافتن» و «شخصیت انسانی را در حرکت به سوی ابدیت به ثمر رساندن».
 
زندگی ایده آل تکاپویی آگاهانه است هر یک از مراحل زندگی که در این تکاپو سپری ،شود اشتیاق ورود به مرحلهٔ بعدی افزوده میشود هر چه آگاهی و اشتیاق بیشتر ،شود هماهنگی بین گذشته و آینده عالی تر خواهد شد. شخصیت انسانی رهبر این تکاپو است. آن شخصیت که ازلیت سرچشمۀ آن بی‌نهایت گذرگاهش و ابدیت کمال مطلوب آن است آن حقیقت ابدی که نسیمی از جلال و  محبتش واقعیات هستی گذران را به تموج درآورده چراغی فرا راه پرنشیب و فراز ماده و معنا میافروزد این است زندگی ایده آل هر جامعه ای که بدینسان طعم زندگی را به افراد خود بچشاند در اصیل ترین تمدن گام بر می دارد.
ص۹

#علامه_جعفری
#معنای_زندگی
#فلسفه_دین 

📖اندیشه دینی 

https://eitaa.com/andishedini

 

۰۵
تیر

تمدن سازی اسلامی

آمادگی برای ظهور ولی عصر عجل الله تعای فرجه الشریف و ساختن تمدن نوین اسلامی، دو فلسفه اصلی و آرمان بلند انقلاب اسلامی است تا در سایه آن، انقلابی جهانی برای بازگشت به انسانیت، معنویت و دین توحیدی به حرکت درآید.

بنابراین مواجهه امروز ما، بیش از آن که سیاسی و اقتصادی باشد، مواجهه ای تمدنی است؛ مواجهه تمدن نوظهور و نوین اسلامی با تمدن منحط و باطل غرب...

انقلاب اسلامی آمد تا در میان دوقطبی کمونیسم و لیبرالیسم به عنوان دو گفتمان شرق و غرب، گفتمان و سبک زندگی ای جدید ارائه دهد که پذیرش ولایت الله اصلی ترین مولفه آن است!

دعوت به دین توحیدی، یعنی در مناسبات داخلی و خارجی، در سیاست، اقتصاد و فرهنگ وبه طورکل در همه عرصه ها، ولایت با الله است! آن کس که ولایت الله را حقیقتا بپذیرد تن به ولایت استکبار و کدخدا نمی دهد،تن به ذلت و خواری نمی دهد و...

از دیگر شاخصه های آن، خدمت خالصانه و مجاهدانه برای خلق خداست،آن کس حقیقتا اهل خدمت به خلق الهی باشد، خیانت نمی کند، مقام و منصب پلکان زراندوزی و قدرت طلبی او نمی گردد! لذا از اشرافیت به دور خواهد بود و همنشینی و رسیدگی به امور خلق الله را به دورهمی های اربابان قدرت و ثروت ترجیح می دهد! که خشنودی خلق الله، خشنودی خداوند است!

در درون نظام و بخش های مدیریتی و تصمیم ساز و تصمیم گیر کشور با چالشی از جنس همین مواجهه تمدنی روبرو هستیم!

آیت الله میرباقری این مواجهه گفتمانی درون‌نظام را این گونه ترسیم نموده اند:

اول: مسلمانان تمدن خواه

دوم: مسلمانان متجدد مآب (طرفداران مدرنیته اسلامی)

سوم: مسلمانان سکولار

این سه گروه در ابعاد و عرصه های مختلف با یکدیگر تفاوت و چالش جدی دارند!

۰۵
تیر

برخی می پندارند کلیدواژه اسلام آمریکایی و تشیع انگلیسی صرفا متعلق به گروه خاص و نام و نشان داری همچون فرقه شیرازی هاست.

این دو کلیدواژه، در بیانات امامین انقلاب اشاره به یک تفکر و گفتمان، به یک سلوک و سبک زندگی و جریان فکری دارد!

خواه فرد خود را به اصطلاح انقلابی و پیرو ولایت و در مقابل و ضدیت با فلان فرقه غیر انقلابی یا ضدانقلابی بپندارد یا نه!...فرقی ندارد

اسلام ناب انقلابی، در تضاد با تحجر و تجدد است!

تحجری که از دل آن، مقدس نماهای تهی از عقلانیت اسلامی، اسلام سازشکار، اسلام آمیخته با خرافات و سنت های غلط قومی و قبیله ای و ملی و مذهبی، اسلام خشن در برابر مسلمین و مستضعفین عالم و در مقابل مستکبرین و مستبدین عالم ذلیل و فرومایه و به اصطلاح رحمانی، اسلام عمامه به سر و مقدس نماهای ظاهربین و سطحی اندیش، اسلام عافیت طلبان نق زن و.‌‌.. بیرون بیاد، در مقابل با اسلام ناب انقلابی است!

تجددی که از دل آن، اسلام سکولار، اسلام بی تفاوت به مظلومین و مستضعفین جهان، اسلام عزلت گرفته در کنج خانه و مسجد، اسلام منهای سیاست، اسلام منهای روحانیت، اسلام مرفهین بی درد، اسلام مطابق با اصول و مبانی فکری تمدن غرب و سبک زندگی غربی و... بیرون بیاد، در مقابل اسلام ناب انقلابی است!

اسلام ناب انقلابی آمیخته با عقلانیت است، اهل مقاومت در برابر مستکبرین، اهل دوستی و برادری با مسلمین و مستضعفین جهان، تهی از خرافات قومی و مذهبی، اهل جهاد در میادین مختلف خدمت به خلق الله و جهاد فی سبیل الله است، پایبند به اصول و مبانی فکری و اعتقادی اسلام و سبک زندگی اسلامی، اسلام پویا و متناسب با اقتضائات روز و غیرمنفعل در برابر مظاهر تمدنی غرب، اسلام مبارزه با منافقین، اسلامی که حاکمیت را حق الله می داند و قائل به حضور فعالانه آن در عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و... است.