اندیشه دینی

کمیت و کیفیت اندیشه و اندیشدن، بیانگر شخصیت انسان است

اندیشه دینی

کمیت و کیفیت اندیشه و اندیشدن، بیانگر شخصیت انسان است

فکر و اندیشه ها، آن گاه که مورد توجه و ضریب نفوذ می شوند فرهنگ ها را می سازد و تغییر می دهد و فرهنگ آن گاه که توسعه کمی و کیفی در سطح جامعه می یابد و عادات و رفتار را متناسب با خود تنظیم و تغییر و می سازد، تمدن ها را بوجود خواهد آورد.
ارزش اندیشیدن به این است که اندیشه ها،حقیقتا تعالی یابد تا فرهنگ ها و تمدن های بشری توحیدی و الهی گردند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فلسفه دین» ثبت شده است

۲۲
خرداد

✅ عقل و دین (ایمان)
🔸پیشینه چالش بین عقل و دین؟! 
🔸 عقلانیت و ایمان چیست و نسبت و رابطه ایمان و عقل چگونه است؟ و چطور قابل جمع کردن هستند؟! جایگاه عقل در قلمروی ایمان دینی چیست؟!
🔸 آیا باورهای دینی، عقلانی(عقل‌پذیر) هستند یا ضدعقلانی(عقل‌ستیز) یا غیرعقلانی (عقل‌گریز یا فوق عقلانی)؟!
🔸 آیا عقل در باور و معرفت به اعتقادهای دینی، قابل اعتماد و کارآمد است و می‌تواند باورهای دینی را مورد ارزیابی خود قرار دهد و اعتبار و عدم اعتبار آنها را بسنجد؟!
🔸 اگر عقل بتواند باورهای دینی را بررسی کند، آیا می‌تواند آنها را اثبات یا نفی هم کند یا چنین قدرتی ندارد؟!
🔸 باورهای دینی را با ایمان باید پذیرفت یا با عقل یا هردو یا...؟! آیا می‌توان گفت حداقل برخی از باورهای دینی، عقل‌پذیر نیست و ایمان تنها راه پذیرش آنهاست؟!
🔸‌رویکردهای مختلف در عقل‌گرایی و ایمان‌گرایی چگونه است؟!

🔺 اگر بگوییم همه گزار‌ه‌های دینی عقلانی هستند، آیا با این دو چالش روبرو می‌شویم؟!
💡اول اینکه گزاره‌های فراعقلی دینی را چگونه باید توجیه کنیم؟!
💡دوم اینکه آیا اینگونه از دین بی‌نیاز نمی‌شویم؟! (زیرا عقل برای معرفت همه چیز کفایت می‌کند؟!)

📌 بنابراین پرسش اصلی این است که «آیا باورهای دینی برای معقولیت خود، نیازمند شاهد یا قرینه [گزاره‌ای] هستند؟!»
به عنوان مثال آیا «معقولیت باور به وجود خدا، تماماً منوط به ارائه شواهد و قرائن است؟!»
🔸باور معقول چیست و...

در اینجا فیلسوفان دین، نظرگاه‌های مختلفی دارند از خداباوران تا لاادری‌گرایان و خداناباوران...

#فلسفه_دین
#عقل_و_ایمان
#عقل_و_دین

📖اندیشه دینی

 

https://eitaa.com/andishedini

۰۹
خرداد

✅ فلسفه دین چیست؟
فلسفه دین، پیشینه‌ای به قدمت تاریخ تفکر و فلسفه‌ورزی بشر دارد چه آنکه فلسفه و دین در طول تاریخ اندیشه بشری، کنار هم بوده و اندیشیدن پیرامون دین و آموزه‌های دینی از دیرباز محل آرای متفکران بوده است!
ویلیام آلستون (فیلسوف دین معاصر): یکی از نخستین انگیزه‌ها برای تامّل فلسفی در یونان باستان و هرجای دیگر، ظهور تشکیلاتی در خصوص تعالیم دینی بود؛ چه باورها و تعالیم دینی همیشه مایه اصلی بحث فلسفی بوده‌اند.
اما فلسفه دین به عنوان یک دانش، از رشته‌های نوظهور عصرجدید است که به دنبال «فلسفه‌ورزی در باب دین» است.


✅ ارتباط «فلسفه دین» با «کلام» در سنت اسلامی و «الهیات» در سنت مسیحی و یهودی

فلسفه دین دارای دو تلقی است:
۱. برخی آن را دفاع عقلانی و فلسفی از اعتقادات دینی دانسته‌اند که در اینصورت با کلام و الهیات تفاوتی ندارد و همگی یک غایت دارند!
۲. برخی آن را تفکر فلسفی در باب دین دانسته‌اند که در این صورت با دو اصطلاح کلام و الهیات متمایز می‌شود ازین رو فلسفه‌دین، دانشی برای آموزش عقلانی دین نیست!

در تلقی دوم، لاادریون و ملحدین هم که در باب دین استدلال می‌کنند به اندازه یکسانی با متدینین به تفکر فلسفی در باب دین می‌پردازند!

طبق تلقی اول، فلسفه دین ذیل کلام و الهیات پنداشته شده، اما در تلقی دوم از ذیل آن دو خارج شده و به عنوان دانشی درجه دوم از شاخه‌های فلسفه شمرده می‌شود.

فلسفه دین مفاهیم و نظام‌های اعتقاد دینی و پدیدارهای اصلی تجربه دینی و مراسم عبادی و اندیشه‌ای را که این نظام‌های عقیدتی بر آن مبتنی هستند، مورد مطالعه قرار می‌دهد. 

 

#فلسفه_دین 

📖اندیشه دینی

 

https://eitaa.com/andishedini

۰۶
خرداد

با پیدایش فرهنگ جدید تحولاتی بنیادی در فرهنگ سنتی و قدیم رخ داد. آنچه که در گذشته اصیل انگاشته میشد اکنون واهی پنداشته می‌شود. در فرهنگ‌های سنتی از جمله فرهنگ مسیحی و اسلامی بنای حیات بشر بر نوعی انسان شناسی مبتنی بود که انسان جدید غربی اساس تفکر خود را بر فراموش کردن آن بنیان نهاد. 

🔹انسان شناسی دینی انسان را چون موجودی آسمانی بر روی زمین که به صورت الهی آفریده شده است، تلقی میکرد چنان که در حدیث نبوی آمده: «خلق الله آدم على صورته.» یعنی خداوند آدم را مطابق با صورت خویش آفرید. در تورات و دیگر آثار دینی نیز این قول به صورت مختلف آمده است. این تصویری است که اسلام و مسیحیت و سایر تمدنهای دینی به نحوی از انحاء از آدمی به دست میدهند یعنی پایهٔ این تمدنها بر این اصل استوار است که انسان موجودی معنوی است و انسانیت او در حفظ اصالت معنوی است که در برهه ای از  زمان در گذرگاه حیات این جهانی قرار گرفته است .
 به عبارت دیگر ظهور و خفای ساحات وجود آدمی بسته به عهد و پیمانی است که با حق حتی قبل از پیدایی این جهانی و ظهور عالم تکلیف، داشته است و میتوان گفت که این انسان شناسی معنوی در همۀ فرهنگ‌های مشرق زمین به صور مختلف وجود داشته است و انسان شرقی همواره در ساحت حقیقت به نظاره و تماشای عالم قیام کرده است. 
 
🔹انکار ساحت معنوی عالم 
انکار اینکه آدمی فاقد استعداد درک ساحت معنوی عالم و فاقد علم معنوی و استعداد سیر در ماوراء الطبیعه است، ابتدا در فلسفه جدید تمامیت یافته است. 
عقل جزوی اعداد اندیش نیز اصل الاصول معرفت شناسی و جهان شناسی و انسان شناسی جدید تلقی گردید. عقل که در این عالم مکانیستی و غیر معنوی از زمان و مکان نمی توانست بگذرد و ورای عالم محسوس را نظاره کند خود محدودکننده عالَم انسانی بود. پس علم، دیگر کاشف حقایقی از ساحت متعالی از زمان و مکان فانی نبود. 

 راسیونالیسم و سیانتیسم جدید که نظرگاه معرفت شناسی جدید است، ناقض ادعای تعقل دینی است که داعیه سیر و سفر به عوالم قدسی و متعالی داشت و این همان است که شرارد «غیر انسانی شدن انسان در ساحت علم جدید» و فرهنگ و تمدن جدید می‌خواند. انسانی که چنین خود را ادراک میکند در واقع یکی از ساحات حیاتی، یعنی ساحت باطنی حیات خویش را به حجاب وهم کشیده است. 
همین تلقی با نظرگاهی مثبت در نوشته ای از کرد، استاد دانشکده بالیول در آکسفورد، مشاهده میشود: 
«این قدرت خاص دنیای متجدد است که به درک روشنی از جهان متناهی به عنوان متناهی دست یافته و یا در علم به جنبهٔ تحصلی آن رسیده است، بدین معنی که حقایق معینی را بیشتر از آنچه که هستند تصور نمی‌کند و در عمل آمیخته با خرافات نیست. بدین مفهوم که به اشیاء و اشخاص به صورتی اسرار آمیز و مقدس نظر کند آن ترس و احترام بی واسطه که از ابهام اختلاط مطلق با مقید یا کلی و جزئی یا به بیان ساده‌تری از خداوند و انسان و یا ایده آل ناشی می‌شد برای همیشه از جهان رخت بربسته است.» 

📒سیر تفکر معاصر ج۱

#محمد_مددپور
#انسان_شناسی 
#فلسفه_دین

📖اندیشه دینی

 

https://eitaa.com/andishedini

۰۶
خرداد

علت نیاز به دین

🔹برای فهم اینکه چرا آدمی به دین رو می آورد و در دین چه میبیند که از غیر دین نمیتواند آن را به دست آورد باید هم معنای زندگی و هم معنای دین را  بدانیم. 

🔺زندگی به طور کلی به دو قسم عمده تقسیم میشود: 
۱. حیات طبیعی معمولی 
۲. حیات معقول 

حیات طبیعی معمولی، همان است که پدیده های معمولی زندگی طبیعی آن را ارائه میدهد، مانند احساس ،حرکت اراده تفکر، توالد و تناسل، خودسازماندهی، جلب عوامل لذت و دفع عوامل ضرر تا آنجا که ممکن است. این همان زندگی طبیعی محض است که همۀ جانداران از موجود تک سلولی تا انسان ۷۵ تریلیون سلولی از آن برخوردارند. 

زندگی به معنای ،اوّل نه تنها نیازی به دین ،ندارد بلکه دین در بعضی موارد مزاحم آن است اینگونه زندگی که همۀ واقعیات و ارزشها را در خدمت خودِ طبیعی میداند میتواند از همه چیز در هر حال که بخواهد برای خواسته های خود بهره برداری نماید در این ،زندگی ،علم ،هنر، شرف، حیثیت، اخلاق، ،مذهب ،حقوق ،سیاست ،فرهنگ، تمدن و آزادی، همه و همه در مجرای تفکرات ماکیاولی قرار میگیرند و تنها به عنوان وسایل اشباع خواسته های خود  طبیعی به کار میروند. 

اما حیات معقول که در برابر این حیات طبیعی معمولی قرار دارد، چیست؟ حیات معقول عبارت است از تکاپویی آگاهانه که هر یک از مراحل زندگی که در این تکاپو سپری میشود اشتیاق و نیروی حرکت به مرحله بعدی را می‌افزاید شخصیت انسانی رهبر این تکاپوست؛ آن شخصیت که ازلیت سرچشمه آن است این جهان معنی دار گذرگاهش و قرار گرفتن در جاذبیت کمال مطلق در ابدیت، مقصد نهایی اش، آن کمال مطلقی که نسیمی از محبّت و جلالش، واقعیات هستی را به تموّج در آورده و چراغی فرا راه پرنشیب و فراز تکامل ماده و معنی می‌افروزد.
 
🔺 دین از دو رکن اساسی تشکیل میگردد: 

رکن اوّل: اعتقاد به وجود خداوند یکتا، نظاره و سلطه مطلقه او بر جهان هستی و دادگری مطلق او، موجودی که هیچگونه هوی و تمایلی به آن راه ندارد و جامع همه صفات کمالیه است که جهان را بر مبنای حکمت برین خویش آفریده است و انسان را به وسیلهٔ دو راهنمای بزرگ (عقل به عنوان حجت درونی و انبیا و اوصیا به عنوان حجّت برونی) در مجرای حرکت تکاملی تا ورود به لقاء الله قرار داده است؛ و اعتقاد به ابدیت که بدون ،ان حیات وکل جهان هستی معمایی لاینحل است. همۀ این اعتقادات مستند به عقل سلیم و دریافت فطری بدون تقلید می‌باشد.
 
رکن دوم: برنامه حرکت به سوی هدف است که احکام و تکالیف نامیده می شود. 

📒کتاب فلسفه دین، صص ۱۲۵و۱۲۶

#علامه_جعفری
#علت_نیاز_به_دین 
#فلسفه‌_دین

📖اندیشه دینی

https://eitaa.com/andishedini

۰۶
خرداد

انسان و فرهنگ عصر مدرن

📌بشر امروز پس از اینهمه موفقیت‌های علمی، دردمندانه می نالد. از چه می نالد؟ کسریها و کمبودهایش در کدام ناحیه است؟ آیا جز در ناحیه ی خُلق و خوی و «آدمیت» است؟ بشر امروز از نظر علمی و فکری پا به جایی نهاده که آهنگ سفر افلاک کرده و سقراطها و افلاطونها باید افتخار شاگردی اش را بپذیرند، اما از نظر روح و خوی و منش، یک «زنگی مستِ تیغِ بُرّان به دست» بیش نیست. انسان امروز با همه ی پیشرفتهای معجزآسا در ناحیه ی علم و فن، از لحاظ مردمی و انسانیت گامی پیش نرفته بلکه به سیاهترین دوران سیاه خویش بازگشته است با یک تفاوت، و آن اینکه از برکت قدرت علمی و فلسفی و ادبی خویش، برخلاف گذشته، تمام جنایتها را در زیر پرده ای از تظاهر به انسانیت و اخلاق، نوع پرستی، آزادیخواهی و صلح دوستی انجام می دهد. صراحت و یکرویی جای خود را به دورویی و فاصله میان ظاهر و باطن داده است. در هیچ دوره ای مانند عصر جدید در باره ی عدالت، آزادی، برادری، انساندوستی، صلح و صفا، راستی و درستی، امانت و صداقت، احسان و خدمت سخن گفته نشده است، و در هیچ عصری هم مانند این عصر بر ضد این امور عمل نشده است. در نتیجه بشر امروز مصداق سخن خداوند شده است:

«وَ مِنَ اَلنّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی اَلْحَیاةِ اَلدُّنْیا وَ یُشْهِدُ اَللّهَ عَلی ما فِی قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ اَلْخِصامِ. `وَ إِذا تَوَلّی سَعی فِی اَلْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیها وَ یُهْلِکَ اَلْحَرْثَ وَ اَلنَّسْلَ. »
بقره/204 و 205 
و پاره ای از مردم هستند که سخن آنها در (مصالح) زندگانی دنیا تو را به شگفت آورد و خوشایند توست و خداوند را بر آنچه در دل دارند گواه می گیرند و حال آنکه سرسخت ترین دشمنان هستند و چون از نزد تو بروند، کوشش می کنند تا در زمین فساد کنند و کشت و زرع (منابع اقتصادی) و نسل (نیروهای انسانی) را تباه سازند

📒مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱۶، ص ۲۵

#شهید_مطهری
#انسان_عصر_مدرن
#عصر_مدرن
#تجدد
#فلسفه_دین

 

https://eitaa.com/andishedini

۰۶
خرداد

برشی از کتاب الحاد جدید

🔺الحاد از منظر آمار

به لحاظ آماری با همه مشکلاتی که در زمینه آمارگیری از تعداد بی خدایان وجود دارد گفته میشود که بنا بر تحقیقات انجام گرفته شمار آنها بین ۵۰۰ تا ۷۵۰ میلیون نفر است که در این صورت پس از مسیحیت (با حدود دو میلیارد نفر)، اسلام (با حدود یک و نیم میلیارد نفر) و هندوئیسم (با حدود نهصد میلیون نفر)  رتبه چهارم را از آن خود کرده است. با کمی دقت روشن میشود که تعداد بی خدایان دوبرابر بودائیان و چهل و یک برابر یهودیان است والتر و زوکرمن با تکیه بر پژوهشهای متعدد بر این باورند که زوال باور به خدا را بیشتر در جوامعی میتوان مشاهده کرد که به لحاظ بهداشت و نرخ پایین رشد جمعیت و ثروت و آموزش در سطح بالایی قرار دارند و به لحاظ سیاسی نیز دموکراتیک اند. مثلاً بیش از نیمی از مردم سوئد، دانمارک، نروژ ،ژاپن، کره جنوبی، جمهوری چک و فرانسه خداناباورند حدود ۵۰ درصد مردم استونی، آلمان، روسیه، مجارستان، هلند، بریتانیا و بلژیک باور دینی ندارند اما باور به خدا در آسیا، آفریقا و خاورمیانه باوری شکوفا و چشمگیر است و تنها در این مورد دو استثنا وجود دارد . 

🔹بر پایه نظرسنجی های آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) در سال ۲۰۱۲ نزدیک به ده درصد مردم جهان بیدین و نزدیک به سه درصد مردم جهان ملحد هستند اما بر پایه برآوردهای به عمل آمده از سوی WIN-Gallup در همان سال، پنجاه و نه درصد مردم جهان خود را دین دار و بیست و  سه درصد خود را بیدین و سیزده درصد خود را ملحد معرفی کردند. در این تحقیق از چین به عنوان کشوری با کمترین دین دار  (سی درصد بی‌دین و چهل و هفت درصد ملحد) یاد شده است. به دنبال چین به ترتیب کشورهای 
۲.ژاپن (۳۱٪بی‌دین و ۲۹٪ ملحد) 
۳. جمهوری چک (۴۸٪ بی‌دین و ۳۰ ٪ملحد)
۴.فرانسه (۳۴٪ بی‌دین و ۲۹ ٪ملحد)
۵. کره جنوبی (۳۱٪بی دین و  ۱۵ ٪ملحد )
۶. آلمان (۳۳٪ بی‌دین و ۱۵٪ملحد) 
۷. هلند (۴۲٪ بی‌دین و ۱۴٪ ملحد)
۸. اتریش (۴۳٪ بی‌دین و ۱۰ ٪ملحد)
۹. ایسلند (۳۱٪بی‌دین و ۱۰٪ ملحد) 
۱۰. استرالیا (۴۸٪ بی‌دین و ۱۰٪ ملحد)  
۱۱. ایرلند (۴۴٪ بی‌دین و ۱۰٪ ملحد) 
قرار دارند. افزون بر این برخی برآوردهای منتشر شده در اواخر ۲۰۱۲، مانند آنچه مرکز تحقیقات پیو انجام داده است حاکی از آن است که یک ششم (یعنی حدود شانزده درصد جمعیت جهان) فاقد هرگونه وابستگی دینی هستند این تعداد در واقع سومین گروه جمعیتی جهان را پس از مسیحیت و اسلام و همسان با جمعیت کاتولیک‌های جهان را تشکیل میدهند. تحقیقات دیگر نشان میدهد که یک پنجم جمعیت ایالات متحده آمریکا، یک چهارم جمعیت کانادا، دوسوم مردم بریتانیا خود را بی دین یا غیر وابسته به دین معرفی کرده اند.

#علی_شهبازی
#الحاد_جدید
#فلسفه_دین 

📖اندیشه دینی

https://eitaa.com/andishedini

۰۶
خرداد

📒 معرفی کتاب

الحاد جدید
نویسنده: #علی_شهبازی

امروزه الحاد و اندیشه های الحادی از سطح بحثهای دانشگاهی و فلسفی، به ویژه بعد از واقعه ۱۱ سپتامبر در آمریکا به سطح افکار عموم مردم آمده و باورهای عموم را دست کم در مغرب زمین به چالش کشیده است. میتوان گفت که در گذشته باورهای عموم مردم چندان متأثر از مناقشات -فلسفی - الاهیاتی میان ملحدان و خداباوران نبود اینک الحاد جدید همچون افراط گرایی دینی عامه مردم و نه تنها فرهیختگان اهل فن در حوزۀ الاهیات و فلسفه را مخاطب خود قرار داده است. شاید به همین سبب میتوان آن را «موج» و جریانی توده وار خواند. 

در عصر حاضر چند رویداد تازه وجود دارد که تفطن به آن برای زندگی عالمانه و چگونگی رویارویی با اندیشه ها و جریان‌های روز لازم است:
 
۱. رویارویی کشورها و یا دولتها در قالب، جنگها، جای خود را به رویارویی اذهان و اندیشه ها داده است. تصرف سرزمینها جای خود را به تصرف اذهان و افکار داده است. 
 
۲. در عرصه علم دو اتفاق جدید افتاده که هر دو را ملحدان جدید برای هدف خود در استخدام گرفته اند: 
الف) کاربردی شدن علوم و ارتباط تنگاتنگ شاخه های معرفت انسانی با یکدیگر  
ب) همه فهم کردن یا به اصطلاح عامه پسند کردن علم

۳. ایدئولوژی شدن علم

#الحاد_جدید
#فلسفه_دین

📖اندیشه دینی

 

https://eitaa.com/andishedini

۰۶
خرداد

 ایده آل زندگی عبارت است از: 
«آبیاری و شکوفا کردن آرمانهای زندگیِ گذران از چشمه سار حیات تکاملی» و «انسان و جهان را در خود یافتن» و «شخصیت انسانی را در حرکت به سوی ابدیت به ثمر رساندن».
 
زندگی ایده آل تکاپویی آگاهانه است هر یک از مراحل زندگی که در این تکاپو سپری ،شود اشتیاق ورود به مرحلهٔ بعدی افزوده میشود هر چه آگاهی و اشتیاق بیشتر ،شود هماهنگی بین گذشته و آینده عالی تر خواهد شد. شخصیت انسانی رهبر این تکاپو است. آن شخصیت که ازلیت سرچشمۀ آن بی‌نهایت گذرگاهش و ابدیت کمال مطلوب آن است آن حقیقت ابدی که نسیمی از جلال و  محبتش واقعیات هستی گذران را به تموج درآورده چراغی فرا راه پرنشیب و فراز ماده و معنا میافروزد این است زندگی ایده آل هر جامعه ای که بدینسان طعم زندگی را به افراد خود بچشاند در اصیل ترین تمدن گام بر می دارد.
ص۹

#علامه_جعفری
#معنای_زندگی
#فلسفه_دین 

📖اندیشه دینی 

https://eitaa.com/andishedini