اندیشه دینی

کمیت و کیفیت اندیشه و اندیشدن، بیانگر شخصیت انسان است

اندیشه دینی

کمیت و کیفیت اندیشه و اندیشدن، بیانگر شخصیت انسان است

فکر و اندیشه ها، آن گاه که مورد توجه و ضریب نفوذ می شوند فرهنگ ها را می سازد و تغییر می دهد و فرهنگ آن گاه که توسعه کمی و کیفی در سطح جامعه می یابد و عادات و رفتار را متناسب با خود تنظیم و تغییر و می سازد، تمدن ها را بوجود خواهد آورد.
ارزش اندیشیدن به این است که اندیشه ها،حقیقتا تعالی یابد تا فرهنگ ها و تمدن های بشری توحیدی و الهی گردند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معنویت‌های جدید» ثبت شده است

۰۷
خرداد

فرایند سکولارسازی / سکولار شدن در جامعه

در مطالعات جامعه‌شناختی، سکولاریزاسیون یا سکولار شدن به‌عنوان یکی از مهم‌ترین فرایندهای همزاد مدرنیته شناخته می‌شود. به‌طور کلی، سکولار شدن (که گاهی به «عرفی‌شدن» یا «دنیوی‌شدن» هم ترجمه می‌شود) فرایندی است که در طول آن، از یک سو نهادها، اندیشه‌ها و آداب دینی اهمیت و معنای اجتماعی خود را از دست می‌دهند و از سوی دیگر، بخش‌هایی از جامعه و فرهنگ، از زیر نفوذ نهادها و ارزش‌ها و نشانه‌های دینی خارج می‌شوند (محمدمسعود سعیدی، 1396: 129). معمولاً برای سکولارسازی‌ سطوح متفاوتی برشمرده می‌شوند که یکی از مهم‌ترین آن‌ها سکولار شدن خود دین است. به این معنا که در طی این فرایند،‌ تلقی‌هایی از دین شکل می‌گیرند که به میزان قابل‌توجهی از نیازهای زمانه متأثرند و نه آموزه‌های اصیل و حقیقی ادیان. آنچه در جریان سکولارسازی جامعه رخ می‌دهد،‌ حذف دین نیست، بلکه در اینجا بیشتر شاهد به‌حاشیه‌رفتن تفسیرهای قدسی از جهان و حقایق آن و غلبه نگاه کارکردی، این‌جهانی و فردگرایانه به دین (یعنی در نظرگرفتن دین تنها به‌مثابه عاملی برای آرامش فردی) هستیم. از این جهت می‌توان گفت، جامعه‌ای که در مسیر سکولارسازی قرار دارد، زمینه مناسبی برای پیدایش جریان‌های معنوی نوظهور خواهد بود. همان‌طور که با رشد و گسترش این جریان‌ها، این فرایند در جامعه شدت و سرعت بیشتری خواهد گرفت و به‌تدریج، هم هویت قدسی و الهی دین و هم نقش‌آفرینیِ همه‌جانبه آن در زندگی، تضعیف خواهد شد.

✍️ حجت‌الاسلام دکتر علی لطیفی

#فلسفه_زندگی
#معنویت‌های_جدید
#فلسفه_دین

 

https://eitaa.com/andishedini

۰۷
خرداد

معنویت‌های نوظهور چیستند؟

🔺معنویت‌های نوظهور، جریان‌ها و مجموعه‌هایی از باورها و اعمال معنوی هستند که حداکثر در ۱۰۰ تا ۱٥۰ سال گذشته به‌عنوان بدیلی برای جریان‌های اصیل دینداری در جهان پدید آمده‌اند و به جای توجه به باورها و اعمال و مناسک ادیان شناخته‌شده، بیشتر بر تجربه معنویت به‌عنوان امری فردی و سیال تأکید می‌کنند. هرچند تنوع بسیار زیاد این جریان‌ها مانع از به ‌دست ‌آوردن تعریفی کامل و واقعی از آن‌هاست، اما مهم‌ترین ویژگی‌های مشترک این جریان‌ها را اینگونه می‌توان برشمرد:

۱. اهمیت تجربه معنوی ـ درونیِ فردی:
چنین تجربه‌هایی تنوع بسیار زیادی دارند: احساس رها شدن از بدن، احساس متحدشدن با دیگر موجودات و انسان‌ها، مشاهده ارتباط یا حیات موجودات بی‌جان یا هرگونه رخداد به‌ظاهر غیرطبیعی در آن‌ها، احساس درونیِ یک نیروی متعالی یا ارتباط با یک حقیقتِ فرامادی و ....
نکته مهم درباره این تجربه‌ها این است که حقیقی و صادق یا کاذب‌بودنشان (یعنی برآمدن آن‌ها از اوهام و خیالات شخصیِ فرد) برای هر کس به آسانی قابل‌تشخیص نیست. 
پیامد برجسته اهمیت‌یافتن تجربه‌های معنوی فردی آن است که در این جریان‌ها نقش‌آفرینی اجتماعی دین به حاشیه می‌رود و معنویت به حالات و تأملات شخصی فرد منحصر می‌شود.

۲. اعتبار بخشیدن به فرد به‌عنوان داور نهایی حقایق معنوی و نفی اعتبار و مرجعیت‌های بیرونیِ دینی ـ معنوی:
این ویژگی با بی‌اعتبار کردنِ ضرورتِ بعثت پیامبران الهی و نقش آن‌ها در راهنمایی بشر به سوی معنویت حقیقی، نشان‌دهنده تکثرگرایی در معنویت (صحیح‌پنداشتن هر ادعای معنوی و تمایز نداشتن میان معنویت حقیقی و معنویت کاذب) در این جریان‌هاست

۳. تـأکید بر«زنـدگی در حال» و آرامـش و موفقیت در زندگی دنیوی و غفلت از حیات اخروی:
درست است که یکی از مهم‌ترین کارکردهای ایمان اصیل و حقیقی (در صورتی که به‌درستی و به‌صورت متعادل تحقق یابد) آرامش، اطمینان و سلامت قلب در همین دنیاست، ولی تقلیل دین و معنویت به ابزاری برای کسب آرامش و خوشبختی دنیوی و تعریف آن‌ها بر حسب کارکرد دنیوی‌شان، به معنای غفلت از حیات اصلی و ابدی انسان و نادیده‌گرفتن اهداف عالی دین است

۴. باور به وجود نیرویی الهی و حیات‌بخش در طبیعت و نفی خدای متشخص:
از دیگر ویژگی‌های مشترک بسیاری از معنویت‌های نوظهور، سخن‌گفتن از نوعی همه‌خدایی یا به بیان بهتر نوعی شعور و نیرو یا انرژی کیهانی یا طبیعی است که در جهان مادی وجود دارد و تمام تحولات، موفقیت‌ها یا رخدادهای مثبتی که برای انسان روی می‌دهند، مستند به او هستند. در این نگاه، مفهوم خدا بیشتر به‌عنوان نماد و نشانه‌ای برای اشاره به شعور و انرژی آفرینشگرِ موجود در همین طبیعت است و نه یک حقیقتِ ماورای طبیعی که متعالی از این محدودیت‌های مادی و غیرمادی است. به همین خاطر است که از یک سو حتی بسیاری از ملحدان و بی‌اعتقادان به وجود خداوند نیز به این معنویت‌ها گرایش پیدا می‌کنند و از سوی دیگر،‌ آن دسته از گروندگان به ادیان الهی که درک اعتقادی درست و دقیقی از خداوند و نسبت میان او و خلقت ندارند نیز به صِرف شنیدن مفاهیم آشنایی همچون «خداوند» و «نعمت‌های خدا»، تصور می‌کنند این جریان‌ها با دینداری موحّدانه سازگارند.

✍️ حجت‌الاسلام دکتر علی لطیفی

#فلسفه_زندگی
#معنویت‌های_جدید
#فلسفه_دین 

📖اندیشه دینی

 

https://eitaa.com/andishedini