اندیشه دینی

کمیت و کیفیت اندیشه و اندیشدن، بیانگر شخصیت انسان است

اندیشه دینی

کمیت و کیفیت اندیشه و اندیشدن، بیانگر شخصیت انسان است

فکر و اندیشه ها، آن گاه که مورد توجه و ضریب نفوذ می شوند فرهنگ ها را می سازد و تغییر می دهد و فرهنگ آن گاه که توسعه کمی و کیفی در سطح جامعه می یابد و عادات و رفتار را متناسب با خود تنظیم و تغییر و می سازد، تمدن ها را بوجود خواهد آورد.
ارزش اندیشیدن به این است که اندیشه ها،حقیقتا تعالی یابد تا فرهنگ ها و تمدن های بشری توحیدی و الهی گردند

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۴ مطلب با موضوع «دین شناسی» ثبت شده است

۰۷
خرداد

شکوفایی و کمال تفکر دینی

🔺این تقابل که میان فرهنگ انقلاب اسلامی و فرهنگ غرب وجود دارد، در شرایط طبیعی می‌تواند اسباب شکوفایی و کمال تفکر دینی را فراهم آورد. این تقابل ما را ورزیده می‌کند و حقیقت دین را، به منصه ظهور و نزول در عالم تفصیل می‌کشاند.

شهید سید مرتضی آوینی
📒کتاب رستاخیز جان

 

📌پی‌نوشت:
۱. اندیشه و تفکر دینی، از دل تضارب‌آرا شکوفا خواهد شد و عقلانیت جامعه دینی اینگونه افزایش می‌یابد و لذا نباید از شنیدن و گفتگو و تضارب‌آرا ترسید. ترس برای کسی است که اندیشه‌ای ندارد یا اگر دارد آن را قابل دفاع نمی‌داند یا خود را ناتوان از دفاع از آن می‌بیند.

اگر عقلانیت جامعه دینی رشد کند، دین از دامن خرافات رها شده و معنویت و دینداری حقیقی جامعه نیز عمیق‌تر و بالنده‌تر خواهد شد.

۲. از سوی دیگر این تضارب، جامعه دینی متعهد را بیدارتر خواهد کرد که اعتقادات تقلیدی خود را بازاندیشی کرده و به اندیشه‌های خود قوام ببخشد و در دفاع از اندیشه‌های دینی جامعه، عزم بیش از پیش، از خود بروز دهد و همین امر موجب پویایی و بالندگی و حیات جامعه است.

۳. حیات جامعه هم وابسته به دو امر است:
اول) اندیشه پویا و آگاهی
دوم) حرکت و جنبش

جامعه‌ای که خودآگاه نباشد، اهل اندیشه و تفکر نباشد، جامعه‌ای مرده است هرچند به ظاهر مشغول زندگی اجتماعی دنیوی خود باشند.
جامعه‌ای هم که اهل حرکت و جنبش نباشد، با ایستایی و انفعال، حیات خود را در معرض نابودی قرار می‌دهد.

#تضارب_آرا
#فلسفه_دین 

📖اندیشه دینی

 

https://eitaa.com/andishedini

۰۷
خرداد

عذاب از منظر قرآن کریم

✅إنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیاتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِیدٌ ..."

این آیه از آن جهت که مطلق است یعنى معین نکرده است آیا عذاب دنیا است یا آخرت، ممکن است شامل عذاب دنیوى هم بشود.

🔺ما چیزى را عذاب نمى ‏شماریم، مگر وقتى که جسم ما را به درد آورد، و متالّم سازد و یا نقص و یا فسادى در نعمت‏هاى مادى ما پدید آورد. مثلا مال ما را از بین ببرد، و یا یکى از عزیزان ما را بمیراند، یا بدن ما را مریض کند، با اینکه آنچه قرآن در تعلیمات خود از عذاب اراده کرده غیر این است.

🔺کلمه عذاب در اصطلاح قرآن به چه معنا است‏

قرآن کریم زندگانى کسانى را که پروردگار خود را فراموش کرده‏اند هر قدر هم زندگى بسیار وسیعى داشته باشند زندگانى بسیار تنگ و سختى مى‏داند و مى‏فرماید:" وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکاً"

و باز قرآن کریم مال و اولاد را که در نظر ما نعمت گوارا مى‏آید، عذاب خوانده، مى‏فرماید:" وَ لا تُعْجِبْکَ أَمْوالُهُمْ وَ أَوْلادُهُمْ، إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُعَذِّبَهُمْ بِها، فِی الدُّنْیا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ کافِرُونَ"

1️⃣ مسرت و اندوه و شادى و غم و رغبت و نفرت و رنج و راحت آدمى دایر مدار طرز فکر آدمى در مساله سعادت و شقاوت است.

2️⃣ سعادت و شقاوت و آن عناوین دیگرى که همان معنا را مى ‏رساند، به اختلاف موردش مختلف مى‏شود، سعادت و شقاوت روح، امرى است و سعادت و شقاوت جسم، امرى دیگر، و همچنین سعادت و شقاوت انسان، امرى است و سعادت و شقاوت حیوان امرى دیگر، و ... .

🔹انسان دنیاپرست و مادى که هنوز متخلق به اخلاق خدایى نشده و با ادب الهى بار نیامده تنها و تنها کامیابى ‏هاى مادى را سعادت مى‏داند، و کمترین اعتنایى به سعادت روح و کامیابى ‏هاى معنوى ندارد.
او می‌کوشد که مال بیشتر و فرزندان (دغل کارتر) و جاه و مقام منیع‏تر و سلطه و قدرت بیشترى به دست آورد و در آغاز، راه به دست آوردن خالص و بى دردسر آنها را، آرزو مى‏کند، و این خیال را در سر مى‏پروراند که این امور، تنعم و لذت خالص است.

مادام که به دست نیاورده اینطور خیال مى‏کند و از نداشتن آن حسرت مى‏خورد، ولى وقتى بدست مى‏آورد مى‏بیند: نه، آن طور هم که خیال مى‏کرده نیست، اگر یک لذت در آن هست هزار الم و ناراحتى هم همراه دارد، براى اینکه آن طور که مى‏پنداشت کامل به تمام معنا نیست بلکه نواقصى دارد، و رفع همان نواقص، گرفتاریها دارد و ...

🔹قرآن کریم انسان را موجودى مرکب از روحى جاودان و بدنى مادى و متغیر مى‏داند، انسان از نظر قرآن همواره با چنین وصفى قرار دارد، تا بسوى پروردگار خود برگردد، در آن موقع است که خلود و جاودانگى آدمى شروع مى‏شود و دیگر دچار زوال (و دگرگونگى) نمى‏گردد.

🔹 از نعمتهاى دنیا بعضى مانند علم، تنها مایه سعادت روح آدمى است و بعضى‏ مانند مال و فرزندى که او را از یاد خدا باز ندارد، مایه سعادت روح و جسم او خواهد بود...

همچنین بعضى از حوادث که مایه محرومیت و نقص جسم آدمى است ولى براى روح جاودانه او سعادت است، مانند شهادت در راه خدا، انفاق مال و سایر امکانات در این راه که این نیز از سعادت آدمى است، همچون تحمل نوشیدن دواى تلخ است که دقایقى آدمى را ناراحت مى‏کند ولى مدت طولانى مزاجش را سالم مى ‏سازد.

آنچه که خوش‌آیند جسم و مضر به روح آدمى است، مایه شقاوت آدمى و عذاب او است و قرآن کریم اینگونه اعمال را که تنها لذت جسمانى دارد، متاعى قلیل خوانده که نباید به آن اعتنا کرد و در این باره فرموده است:" لا یَغُرَّنَّکَ تَقَلُّبُ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی الْبِلادِ، مَتاعٌ قَلِیلٌ ثُمَّ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ"

همچنین هر چیزى که مضر هم به روح و هم جسم است، قرآن آن را نیز عذاب خوانده هم چنان که خود مادیین هم آن را عذاب مى‏شمارند.

اما قرآن آن را از این نظر و جهت عذاب مى‏داند که مایه ناراحتى روح است و مادیین از این نظر و جهت عذاب مى‏دانند که مایه بدبختى و ناراحتى بدن است، نظیر انواع عذابهایى که بر امتهاى گذشته نازل شده.

📒برگرفته از تفسیر المیزان

پی‌نوشت: ارتباط این بحث با مسأله شر و الهیات‌های برگرفته از آن در عصر مدرن، قابل تأمل است.

#علامه_طباطبایی
#تأملات_قرآنی
#فلسفه_دین 

📖اندیشه دینی

 

https://eitaa.com/andishedini

۰۷
خرداد

هدایت در قرآن

مراد از هدایت در هدی للمتقین؟
مراد از آن، هدایت هم به لحاظ تکوینی و هم به لحاظ تشریعی است.

🔺هدایت تکوینی قرآن یعنی چه؟
یعنی قرآن، دل مرده را زنده می کند. نور را در دل ایجاد می کند.
هدایت، رحمت، ارتقای دل، تثبیت دل .... انواع هدایت های تکوینی است.
متقین با قرآن خواندن دارای فتح و انفتاح می شوند.
مثلا: یک واعظ صاحب نفسی سخن می گوید و راه نشان می دهد و... اما با همین صحبتش دارد جان را هم تغییر می دهد. صاحب نفسانی که با یک حرف، جمعیتی را دگرگون می کنند.
اینجا هم در قرآن این گونه است، با صرف گفتن، تحول ایجاد می کند.

🔺مراد از هدایت تشریعی قرآن
فکر و ذهن متقین را تغییر می دهد و به او راه نشان می دهد..
این هم در قرآن بی نظیر است نسبت به مومنین که گه گاه در دل مومن قیلی ویلی می آید و ممکن است حسد بیاید، «ذلک فضل االله یوتیه من یشاء» از همین یاد می گیرد که نباید تردید پیدا کند و نسبت به کسی چیزی در ذهنش بیاید.
#استاد_یزدانپناه
دروس شرح تفسیر المیزان

📌پی‌نوشت: 
۱. انقلاب و دگرگونی و ارتقای دل، که از تصرفات وجودی قرآن بر جان و دل انسان است، از مصادیق هدایت تکوینی قرآن است.

۲. این راهی که قرآن به انسان نشان می‌دهد که از لغزش و گناه اجتناب کند، هدایت تشریعی قرآن است.

۳. لذا آنجا که قرآن تصرفات وجودی بر نفس و جان آدمی دارد و نور بر دل انسان می‌تاباند، هدایت تکوینی آن است و آنجا که راه و روش نشان می‌دهد و نور بر مسیر هدایت انسانی می‌بخشد، هدایت تشریعی آن است.

#هدایت_در_قرآن
#تأملات_قرآنی

📖اندیشه دینی

 

https://eitaa.com/andishedini

۰۵
تیر

برخی می پندارند کلیدواژه اسلام آمریکایی و تشیع انگلیسی صرفا متعلق به گروه خاص و نام و نشان داری همچون فرقه شیرازی هاست.

این دو کلیدواژه، در بیانات امامین انقلاب اشاره به یک تفکر و گفتمان، به یک سلوک و سبک زندگی و جریان فکری دارد!

خواه فرد خود را به اصطلاح انقلابی و پیرو ولایت و در مقابل و ضدیت با فلان فرقه غیر انقلابی یا ضدانقلابی بپندارد یا نه!...فرقی ندارد

اسلام ناب انقلابی، در تضاد با تحجر و تجدد است!

تحجری که از دل آن، مقدس نماهای تهی از عقلانیت اسلامی، اسلام سازشکار، اسلام آمیخته با خرافات و سنت های غلط قومی و قبیله ای و ملی و مذهبی، اسلام خشن در برابر مسلمین و مستضعفین عالم و در مقابل مستکبرین و مستبدین عالم ذلیل و فرومایه و به اصطلاح رحمانی، اسلام عمامه به سر و مقدس نماهای ظاهربین و سطحی اندیش، اسلام عافیت طلبان نق زن و.‌‌.. بیرون بیاد، در مقابل با اسلام ناب انقلابی است!

تجددی که از دل آن، اسلام سکولار، اسلام بی تفاوت به مظلومین و مستضعفین جهان، اسلام عزلت گرفته در کنج خانه و مسجد، اسلام منهای سیاست، اسلام منهای روحانیت، اسلام مرفهین بی درد، اسلام مطابق با اصول و مبانی فکری تمدن غرب و سبک زندگی غربی و... بیرون بیاد، در مقابل اسلام ناب انقلابی است!

اسلام ناب انقلابی آمیخته با عقلانیت است، اهل مقاومت در برابر مستکبرین، اهل دوستی و برادری با مسلمین و مستضعفین جهان، تهی از خرافات قومی و مذهبی، اهل جهاد در میادین مختلف خدمت به خلق الله و جهاد فی سبیل الله است، پایبند به اصول و مبانی فکری و اعتقادی اسلام و سبک زندگی اسلامی، اسلام پویا و متناسب با اقتضائات روز و غیرمنفعل در برابر مظاهر تمدنی غرب، اسلام مبارزه با منافقین، اسلامی که حاکمیت را حق الله می داند و قائل به حضور فعالانه آن در عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و... است.